تاثیر یادگیری به روش مغز محور در انتقاد پذیری دانش آموزان چند پایه |
کد مقاله : 1063-CNF |
نویسندگان |
مهوش خاکسار فرد *1، بهجت تربتی نژاد2 1علوم تربیتی ، علوم انسانی ، پیام نور ، دامغان ، ایران / پیام نور دامغان ایران 2مدرس دانشگاه فرهنگیان گلستان، پردیس دخترانه امام(ره) گرگان |
چکیده مقاله |
اصولا معلمانی که از تئوری های جدید تدریس مبتنی بر مغز استفاده می کنند، تجارب کلاسی خود را تا سطح بالایی گسترش داده اند. این در حالی است که اغلب مدارس از طریق عدم توجه به نتایج این تحقیقات و نادیده گرفتن مباحث این تئوری، لطمات جبران ناپذیری به فرایندهای آموزشی خود و یادگیری دانش آموزان وارد می سازند. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تأثیرالگوی یادگیری مغز محور در درس علوم تجربی بر میزان تفکر انتقادی در مدارس ابتدایی چندپایه صورت پذیرفت. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری شامل تعدادی از دانش آموزان چند پایه ابتدایی به تعداد 120 نفر بود که در سال تحصیلی 1398 در منطقه قروه کردستان مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل دو گروه 60 نفره از دانش آموزان دختر و پسر چندپایه ابتدایی روستاهای شهرستان قروه که از بین تمام مدارس چند پایه منطقه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشها و تکنیکهای آمار توصیفی و استنباطی مختلف از جمله روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادههای حاصل در قالب آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که کاربرد الگوی یادگیری مغزمحور بر میزان تفکر انتقادی در دانش آموزان مورد مطالعه مورد تأیید قرار گرفت .یافتههای پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنی دار یافت شد(p=0.001). همچنین بین گروه ها در تفکر انتقادی در کل خرده مقیاس های تفکر انتقادی تفاوت معنی دار یافت شد(p<0/05). |
کلیدواژه ها |
تفکر انتقادی، علوم تجربی ، یادگیری مغز محور ، مدارس چند پایه ، دانش آموزان، |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |